یک جوان چگونه می‌تواند کسب و کاری موفق بسازد؟

دوستان مجله خلاقیت از من پرسیده اند: «با توجه به سابقه شما، هم در بخش مدیریت دولتی، هم در بخش خصوصی، اگر الان یک جوان بخواهد بیزنسی را شروع کند، با توجه به مولفه‌ها و شاخص های اقتصاد کلان و اقتصاد خرد، چه توصیه هایی به او می کنید؟»

اگر بخواهم به این پرسش پاسخ دهم باید بگویم: به نظر من در درجه اول، داشتن هدف خیلی مهم است؛ جوانی که می خواهد کاری را انجام دهد، هدفش باید مشخص باشد. هدف تعیین کننده است.

  • من به عنوان یک جوان در زندگی برای خودم چه چیزی را می‌بینم؟
  •  اهداف کوتاه مدتم چیست؟
  •  اهداف بلند مدتم چیست؟
  • می خواهم به کجا برسم؟

هر چقدر سعی کنیم این هدف، هدف بزرگ تری باشد و حتی حس کنیم دور از دسترس است، بهتر است؛ یعنی به دنبال هدف های کوچک نباشیم و خودمان را محدود نکنیم.
مثلا بگویم می خواهم بزرگ ترین تولید کننده شوم، می خواهم بزرگ ترین بازاریاب کشور شوم، می خواهم بزرگ ترین تاجر فرش کشور شوم. می خواهم بزرگ ترین صادر کننده محصولات پتروشیمی شوم، بزرگ ترین باغدار کشور و … شوم.
یعنی هدف را کاملا برای خودش مشخص کند که می خواهد چه کار کند.

نکته دوم و مهم، جدیت در کار است. آدم باید به طور جدی با مسائل برخورد کند و به دنبال این باشد که به هدفی که برای خودش در نظر گرفته است، برسد.
من کسی را ندیده ام که از راه صحیح و درست و اصولی موفق شده باشد؛ ولی در کارش جدیت نداشته باشد.

نکته سوم، تلاش است؛ باید تلاش مستمر برای اینکه بتواند کارش را پیش ببرد، داشته باشد.
مخترعان یا کسانی که صاحب نام هستند، مثل ادیسون که برق را اختراع کرد؛ شما ببینید که در آن دوران چقدر این آدم زحمت کشیده و تلاش کرده، چه هدفی در ذهن‌اش بوده؟ و چه جدیت و تلاشی کرده تا توانسته موفق شود.

وقتی به افرادی که امروزه در دنیا مطرح هستند هم نگاه می کنیم، می بینیم همه آنها این سه عامل اصلی را داشته اند تا توانسته اند به موفقیت برسند.

یکی از زیر مولفه ها، داشتن برنامه است. باید یک برنامه بنویسیم و مشخص کنیم که برای رسیدن به آن هدف، چه کارهایی را باید انجام دهیم و یک برنامه زمانی برایش تعیینکنیم.

یکی از مسائل مهم، نظم و انضباط در کار است و در کنار آن بحث جدیت اهمیت زیادی دارد. مورد دیگر کسب اطلاعات در حوزه ای است که می خواهیم در آن فعالیت کنیم:

  • چه اطلاعاتی نیاز دارم که داشته باشم، چه از لحاظ فنی و تکنولوژیک، چه مالی و اقتصادی.
  • چه رقبایی در این حیطه فعالیت می کنند.

باید بتوانم اطلاعات لازم را در این مجموعه گردآوری کنم و بتوانم شناخت کامل نسبت به فعالیتی که می خواهم شروع کنم، داشته باشم.

به طور مرتب دنبال آموزش باشم؛ چیزی که در ایران مورد کم توجهی قرار می گیرد. یادگیرندگی یک اصل بسیار مهم است. هرچقدر آدم بتواند در حیطه فعالیتی که می خواهد بکند، از زاویه های مختلف آموزش ببیند (به هر شکلی، این آموزش الزاما رفتن به کلاس نیست و امروزه روش های مختلفی برای آموزش وجود دارد) بسیار تاثیر گذار و مهم است.

مصمم و عمل گرا بودن هم اهمیت زیادی دارد؛ این که مصمم باشد و کارش را انجام دهد و به دنبال این باشد که برنامه هایی را که تنظیم کرده، بر اساس واقعیت عملیاتی کند.

به دنبال جذب نیروهای متخصص باشد؛ وقتی می خواهد فعالیتی را شروع کند و نیاز به نیرو دارد، به دنبال جذب نیروهای متخصص و با مهارت باشد.

همراه به دنبال طرح ایده های جدید و نو باشد؛ نوآوری یکی از مسائل بسیار مهم است. شما اگر بخواهید که موفقیت لازم را کسب کنید باید بتوانید به صورت مستمر با پیشرفت هایی که در کشور دنیا صورت می گیرد، پیش بروید.
نمی توانید یک چیز را تولید کنید و تا ابد به همان شکل ادامه دهید. همراه باید به دنبال توسعه باشید؛ از یک سو خلاقانه و نوآورانه و از سوی دیگر توسعه گرایانه.

به دنبال کارهایی بروید که شاید دیگران نتوانند بروند؛ این می تواند شما را متمایز کند. کارهایی که به نظر خیلی ها سخت بیاید و کمتر حاضر باشند که به سراغش بروند، تا کارهایی که خیلی آسان هستند و همه حاضرند به دنبال آنها بروند.
اگر بتوانید در کاری که دیگران علاقه ندارند، پیش بروید، حتما موفق می شوید. از شکست نباید ترسید. این یکی از موضوعاتی است که به خصوص برای جوان ها باید مهم باشد، نمی خواهم بگویم بی‌گدار به آب بزنند، نه، همه کارهایی را که لازم است باید انجام دهند؛ ولی از شکست نترسند. شکست می تواند پلکانی برای حرکت بعدی و صعود بالاتر باشد.

از تجربیاتی که به دست می آورید خوب استفاده کنید، برای تجربه ارزش زیادی قائل باشید؛ چه تجاربی که منجر به موفقیت شده اند.
اینها را همواره مورد ارزیابی قرار دهید. به هیچ وجه آنها را کنار نگذارید. تجربه چطور کسب شد؟ چه چیزی باعث شکست شد و چه چیزی باعث موفقیت؟ از نتایج آن برای پیشرفتی که باید داشته باشیم استفاده کنیم.

باید از بازار شناخت کامل داشته باشید؛ بدین منظور لازم است که به سوالات زیر پاسخ دهید:

  • حیطه‌ای که می خواهید فعالیت کنید، چه بازاری در داخل کشور داد؟
  • رقبایتان چه کسانی هستند؟
  • شرایط ورود به بازارتان چگونه است؟
  • چطور می توانید محصول / خدمات را ارائه دهید؟

شناخت از محصول یا خدماتتان باعث می شود بتوانید به راحتی وارد بازار شوید و کار بازاریابی و فروش را انجام دهید.

نسبت به رقبایتان شناخت پیدا کنید و بدانید آنها چه کسانی هستند؛ چه در داخل و چه در خارج. چه کار می کنند؟ چه برنامه هایی دارند؟ و همواره انها را رصد کنید تا بتوانید پا به پای آنها یا جلوتر از آنها حرکت کنید.

به دنبال کسب اعتبار باشید؛ این نکته بسیار مهم است. در کشور ما متاسفانه خیلی ها به دنبال این هستند که یک منفعت یا سود مادی موقتی به دست بیاورند و به آینده‌شان فکر نمی کنند.
آنچه که می تواند یک نفر را موفق کند، کسب اعتبار و سپس برندسازی است. باید اعتبار کسب کرده و برندسازی کنیم تا بتوانیم آینده طولانی مدتی را برای کسب و کارمان شکل دهیم.

اگر نیروی انسانی‌ای را به کار می گیریم که می خواهیم حتما متخصص و با مهارت باشد، باید ارزش آنها را بدانیم؛ نه صرفا از لحاظ مالی، همیشه همه چیز مادی نیست.
گرچه باید نیروی انسانی را از لحاظ مادی تامین کرد؛ ولی توجهات دیگری مثل جنبه های معنوی هم خیلی می تواند کمک کننده باشد تا نیروها وفادار بمانند و از بابت نیروی انسانی متخصص خیالتان راحت باشد.

اینها نکاتی هستند که اگر افراد می خواهن در شغلی فعالیت کنند، می توانند با در نظر گرفتن این موراد به موفقیت برسند.

5/5 - (3 امتیاز)
مقالاتی که شاید خوشتان بیاید
2 نظرات
  1. گرجی می گوید

    یکی از بهترین روش ها نوسازی ایده های قدیمی هستش

    1. پیام کیوانی می گوید

      بله درست هست؛ بسیاری از استارت آپ های امروزه همان ایده های قدیمی هستند که به شیوه نوین در حال اجرا و پیاده سازی هستند

ارسال پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.