راه تغییر عادتها و باورهای بازدارنده
ما عادت ها و باورهایی که داریم که اثر خود را در زندگی روزمره و کسب و کارمان می گذارند و شاید جالب باشد که بدانید باورهای بازدارنده بیشتر از باورهای مثبت هستند. برای همین بهتر است که هرچه سریعتر این عادت های نادرست را تغییر دهیم.
روزی مردی کنار ساحل در حال قدم زدن بود که از دور، ماهیگیری را دید که پشت سر هم ماهی می گرفت. مرد متوجه شد که مرد ماهیگیر، ماهی های کوچک را نگه می دارد ولی ماهی های بزرگ را در آب میاندازد!
بلاخره کنجکاوی بر او چیره شد، جلو رفت و پرسید: چرا ماهی های کوچک را نگه می داری، در حالی که ماهی های بزرگ را در آب میاندازی؟
مرد ماهیگیر پاسخ داد: واقعا دلم می خواهد ماهی های بزرگ را نگه دارم، ولی چارهای ندارم چون ماهیتابه ما کوچک است و همسرم دوست دارد ماهیها را درسته بپزد!
فرد کنار ساحل کسب و کار و زندگی ما کیست؟
غرور، خودشیفتگی، خود را عقل کل دانستن و به دیگران توجه نکردن، در بسیاری از موارد باعث می شود که روزگارمان هیچ تغییری نکند و در بندهای خودساخته تمام عمر دست و پا بزنیم.
تمرین کنیم که شنونده عاقلی باشیم، اصلا تمرین کنیم که شنونده باشیم، شنونده فعال، شنونده عاقل و بشنویم که دیگران چه می گویند و بیدی نباشیم که با هر بادی بلرزیم ولی سنگ هم نباشیم که هیچ تغییری نکنیم.
پشت سرهم ماهی نگیریم!
چقدر کار، کار، کار! در برنامه ما جای تفریح کجاست؟ جای لذت، جای پرداختن به خود، دیگران، جامعه، روح، روان، جسم، دوستان، خانواده، خدا، دل و…
شاید به همین علت است که هرچه کار می کنیم به جایی نمی رسیم! شاید به خاطر همین رشد تک بعدی است که خسته و بی انگیزه شدهایم!
بیایید گاهی دست از کار بکشیم و از خود بپرسیم:
- چرا باید این کار را اینگونه انجام دهم؟
- اصلا چرا باید این کار را انجام دهم؟
- چه کار دیگری می توانم انجام دهم؟
- از چه کسی می توانم کمک بگیرم؟
ماهی های بزرگ را نگه داریم
آیا کسانی که ده برابر ما درآمد دارند، ده برابر ما کار می کنند؟
آیا کسانی که قله های ثروت و موفقیت را فتح کردهاند، از ابتدا روی نوک قله به دنیا آمده اند؟
آیا کسانی که هم سن ما هستند و موفقتر هستند، از ما بیشتر عمر کرده اند؟
بهتر است که فقط با یک کلمه «خیر» یا «نه» محکم پاسخ ندهیم بلکه از خودمان دوباره بپرسیم: راستی چرا؟
از امروز با خود عهد ببندیم که قدر فرصت، تعمت ها و لحظه هایمان را بدانیم و از شکار ماهی های بزرگ نترسیم و فکر نکنیم ما لیاقت، توان، ظرفیت و شایستگی لازم را نداریم.
عمده مشکل از خود ماست که خودمان را باور نداریم، دست کم می گیریم و وقتی بهترین خودرو را می بینیم با خود می گوییم: ما که نمی توانیم مثل او شویم!
این همان به آب انداختن ماهی های بزرگ است. این همان دست رد زدن به فرصت ها و نعمت های خداوند است که به طور ناخودآگاه و از روی عادت آن را انجام میدهیم. بسیاری از خود گویه های ما از روی عادت شکل گرفته اند و به تدریج در ما نهادینه شده و ذرهذره در اعماق فکر و نگرش ما ریشه دوانده اند و باید این عادت ها را ترک کنیم تا بتوانیم ماهی های بزرگتری را نگه داریم.
ماهی تابه هایمان را عوض کنیم
اگر به هر کدام از ما فرصت برداشتن یک ظرف آب از یک اقیانوس را بدهند، هرکس ظرفی برداردمثلا یکی فنجان، یکی لیوان، یکی پارچ، یکی ظرف بیشت لیتری و به همین ترتیب هرکس آزاد باشد هر ظرفی را که می خواهد با خود ببرد آیا اقیانوس خدا این برداشت ها را حس می کند؟ آیا کسی مانع برداشتن می شود؟ آیا کسی گفته ما چه ظرفی برداریم؟ اکنون به این واقعیت می رسیم که اگر قسمت و سهم ما کم است، مشکل از خود ماست.
این ظرف همان ظرفیت فکر ماست، نگرش ماست، باور ماست، نوع و طرز تفکری است که به آن عادت کرده ایم و در دام آن عادت خود را همواره مانند یک قربانی اسیر کرده ایم.
ظرف خود را تغییر دهیم و با مشاوره گرفتن از متخصصان و خودباوری، برنامه ای تدوین کنیم که به تدریج و در یک بازه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، پس از مدتی ما هم در زمره کسانی قرار بگیریم که بزرگ ترین ماهیتابه ها سهم آنهاست و حتی بهترین ها در صف ها انتظار برای ما قرار بگیرند و آنقدر شایستگی داشته خود را بالا ببریم که ماهی ها آرزوی افتادن در صید ما را داشته باشند.
بی مایه فتیر است
همه آمال، آرزوها و خیال پردازی ها می توانند به واقعیت تبدیل شوند؛ اگر باور خواستن، برخواستن، برنامه داشتن و دور اندیشی را سر لوحه امور خود قرار دهیم. یادمان باشد اگر هزینه نکنیم، سرمایه گذاری نکنیم، سودی حاصل نخواهد شد.
هر برداشتی در نتیجه کاشت و داشت خوب است. اگر می خواهیم همه این عادت های خوب شکل بگیرند باید فکر، زمان، انرژی، پول و عمر صرف کنیم وگرنه بی مایه فتیر است.
یادداشتی از دکتر علی شاه حسینی | مجله خلاقیت